معنی فارسی pergana
B1پرگانه، واحدی اداری و جغرافیایی در تاریخ هند و برخی کشورهای دیگر که معمولا شامل چندین روستا بود.
A traditional administrative unit in certain regions, often comprising several villages.
- NOUN
example
معنی(example):
پرگانه بخشی حیاتی از مدیریت محلی بود.
مثال:
The pergana was a vital part of the local administration.
معنی(example):
در زمینه تاریخی، هر پرگانه رهبری مخصوص به خود داشت.
مثال:
In the historical context, each pergana had its own leader.
معنی فارسی کلمه pergana
:
پرگانه، واحدی اداری و جغرافیایی در تاریخ هند و برخی کشورهای دیگر که معمولا شامل چندین روستا بود.