معنی فارسی perihelial

B2

پریهلیال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در اطراف حداکثر فاصله از خورشید قرار دارد.

Relating to or situated around the point of closest approach to the sun.

example
معنی(example):

فاصله پریهلیال سیاره بر آب و هوای آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The perihelial distance of the planet influences its climate.

معنی(example):

ما مدار پریهلیالی دنباله‌دار را مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the perihelial orbit of the comet.

معنی فارسی کلمه perihelial

: معنی perihelial به فارسی

پریهلیال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در اطراف حداکثر فاصله از خورشید قرار دارد.