معنی فارسی peripatize
B1پرپیتیز کردن، به معنای حرکت کردن یا قدم زدن در حالی که به یک موضوع فکر میشود.
To walk or move about, especially while thinking.
- VERB
example
معنی(example):
دانشآموزان اغلب در اطراف محوطه دانشگاه برای تازگی هوا پرپیتیز میکنند.
مثال:
Students often peripatize around the campus for fresh air.
معنی(example):
او دوست دارد در حین فکر کردن به پروژههایش پرپیتیز کند.
مثال:
He likes to peripatize while thinking about his projects.
معنی فارسی کلمه peripatize
:
پرپیتیز کردن، به معنای حرکت کردن یا قدم زدن در حالی که به یک موضوع فکر میشود.