معنی فارسی peripyloric

B1

منطقه‌ای در اطراف پیلور معده که به سلامت سیستم گوارشی مرتبط است.

Referring to the region surrounding the pylorus of the stomach.

example
معنی(example):

منطقه پرهیبیلی‌ک یک ناحیه حیاتی برای سلامتی گوارش است.

مثال:

The peripyloric region is crucial for digestive health.

معنی(example):

در پزشکی، ناحیه پرهیبیلی‌ک اغلب برای بررسی ناهنجاری‌ها معاینه می‌شود.

مثال:

In medicine, the peripyloric area is often examined for abnormalities.

معنی فارسی کلمه peripyloric

: معنی peripyloric به فارسی

منطقه‌ای در اطراف پیلور معده که به سلامت سیستم گوارشی مرتبط است.