معنی فارسی peritonealized

B1

تبدیل شده به وضعیت یا عملکرد پریتونئوم.

Made to pertain to or involve the peritoneum.

example
معنی(example):

بافت در طول عمل به طور کامل پریتونالیزه شد.

مثال:

The tissue was fully peritonealized during the operation.

معنی(example):

او گزارش داد که بخش پریتونالیزه به خوبی بهبود یافته است.

مثال:

He reported that the peritonealized section healed well.

معنی فارسی کلمه peritonealized

: معنی peritonealized به فارسی

تبدیل شده به وضعیت یا عملکرد پریتونئوم.