معنی فارسی perityphlitic
B1به وضعیتی اشاره دارد که در آن ناحیه اطراف تیفوس دچار تغییرات یا التهاب میشود.
Pertaining to changes or inflammation around the cecum, significant in medical observations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصاویر تغییرات پریتیفلتیک را در شکم بیمار نشان داد.
مثال:
The imaging revealed perityphlitic changes in the patient's abdomen.
معنی(example):
شرایط پریتیفلتیک میتواند رویههای جراحی را پیچیده کند.
مثال:
Perityphlitic conditions can complicate surgical procedures.
معنی فارسی کلمه perityphlitic
:
به وضعیتی اشاره دارد که در آن ناحیه اطراف تیفوس دچار تغییرات یا التهاب میشود.