معنی فارسی perkingly
B1به معنای شاداب و زنده به شکلی خوشایند و با انبساط.
In a lively or cheerful manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور شاداب به دوستانش لبخند زد.
مثال:
She smiled perkingly at her friends.
معنی(example):
موسیقی به طور شاداب در پسزمینه پخش شد.
مثال:
The music played perkingly in the background.
معنی فارسی کلمه perkingly
:
به معنای شاداب و زنده به شکلی خوشایند و با انبساط.