معنی فارسی permanency
B1پایداری به معنای ثابت و غیرقابل تغییر بودن یا دوامی طولانی.
The state of being permanent or lasting.
- NOUN
example
معنی(example):
پایداری شغل به او احساس امنیت بخشید.
مثال:
The permanency of the job made her feel secure.
معنی(example):
پایداری رابطه آنها برای هر دوی آنها مهم است.
مثال:
The permanency of their relationship is important to both of them.
معنی فارسی کلمه permanency
:
پایداری به معنای ثابت و غیرقابل تغییر بودن یا دوامی طولانی.