معنی فارسی permittee
B1مجوزدار، کسی که مجوزی را دریافت کرده و مسئول رعایت شرایط آن است.
A person or entity that has been granted a permit.
- noun
noun
معنی(noun):
One who receives a permit.
example
معنی(example):
مجوزدار مسئول رعایت مقررات است.
مثال:
The permittee is responsible for following the regulations.
معنی(example):
به عنوان یک مجوزدار، شما باید مجوز خود را سالانه تمدید کنید.
مثال:
As a permittee, you must renew your permit annually.
معنی فارسی کلمه permittee
:
مجوزدار، کسی که مجوزی را دریافت کرده و مسئول رعایت شرایط آن است.