معنی فارسی perpetuable
B1دائمی یا ماندنی، به معنای قابلیت ادامه یا تجدید در یک وضعیت یا توافق.
Capable of being continued or prolonged indefinitely.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این توافق تحت شرایط خاص دائمی محسوب میشد.
مثال:
The agreement was considered perpetuable under certain conditions.
معنی(example):
در برخی موارد، قرارداد بدون نیاز به تجدید، دائمی است.
مثال:
In some cases, the contract is perpetuable without renewal.
معنی فارسی کلمه perpetuable
:
دائمی یا ماندنی، به معنای قابلیت ادامه یا تجدید در یک وضعیت یا توافق.