معنی فارسی perpetuality
C1همیشگی بودن، دوام و استمرار در زمان که هیچگاه به پایان نمیرسد.
The quality of being everlasting or unending.
- NOUN
example
معنی(example):
دوام زمان به ما میفهماند که زندگی چقدر زودگذر است.
مثال:
The perpetuality of time makes us realize how fleeting life can be.
معنی(example):
او به دوام امواج اقیانوس که به سواحل برخورد میکنند، تحسین میکرد.
مثال:
She admired the perpetuality of the ocean waves crashing on the shore.
معنی فارسی کلمه perpetuality
:
همیشگی بودن، دوام و استمرار در زمان که هیچگاه به پایان نمیرسد.