معنی فارسی perplexingly

B1

به طور گیج‌کننده، به نحوی که درک آن مشکل باشد.

In a manner that causes confusion or puzzlement.

example
معنی(example):

پاسخ به سوال به طرز گیج‌کننده‌ای پیچیده بود.

مثال:

The answer to the question was perplexingly complicated.

معنی(example):

او به طرز گیج‌کننده‌ای لبخند زد و همه را متعجب کرد که منظورش چیست.

مثال:

He smiled perplexingly, making everyone wonder what he meant.

معنی فارسی کلمه perplexingly

: معنی perplexingly به فارسی

به طور گیج‌کننده، به نحوی که درک آن مشکل باشد.