معنی فارسی perps
B1متهمان، افرادی که در یک جرم یا خطا درگیر هستند.
Slang for perpetrators, often used in police and criminal contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
(law enforcement) Perpetrator.
مثال:
"We have the perp in custody," the policeman said.
example
معنی(example):
پلیس چندین متهم درگیر در سرقت را دستگیر کرد.
مثال:
The police arrested several perps involved in the robbery.
معنی(example):
در تحقیقات، آنها متهمان پشت این موج جرم را شناسایی کردند.
مثال:
In the investigation, they identified the perps behind the crime spree.
معنی فارسی کلمه perps
:
متهمان، افرادی که در یک جرم یا خطا درگیر هستند.
