معنی فارسی persisting
B1پافشاری کردن به صورت حال استمراری، به معنای ادامه دادن به یک عمل یا هدف بدون توجه به مشکلات.
Continuing firmly in a course of action in the present.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To go on stubbornly or resolutely.
معنی(verb):
To repeat an utterance.
معنی(verb):
To continue to exist.
معنی(verb):
To continue to be; to remain.
معنی(verb):
To cause to persist; make permanent.
noun
معنی(noun):
Persistence
example
معنی(example):
پافشاری در اهداف خود برای موفقیت ضروری است.
مثال:
Persisting in your goals is essential for success.
معنی(example):
او علیرغم موانع در تحصیلاتش پافشاری می‌کند.
مثال:
She is persisting in her studies despite the obstacles.
معنی فارسی کلمه persisting
:
پافشاری کردن به صورت حال استمراری، به معنای ادامه دادن به یک عمل یا هدف بدون توجه به مشکلات.
