معنی فارسی personalness
B1شخصیت بودن، کیفیت یا ویژگیای که به فردی یا چیزی وابسته باشد و آن را به صورت شخصی و خاص درآورد.
The quality of being personal or intimate.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیت او در نوشتههایش درخشید.
مثال:
Her personalness shone through in her writing.
معنی(example):
شخصیت جلسه باعث شد همه احساس راحتی کنند.
مثال:
The personalness of the meeting made everyone feel comfortable.
معنی فارسی کلمه personalness
:
شخصیت بودن، کیفیت یا ویژگیای که به فردی یا چیزی وابسته باشد و آن را به صورت شخصی و خاص درآورد.