معنی فارسی perturbingly
B2به طرز نگرانکنندهای، به حالت یا رویدادی اشاره دارد که موجب اضطراب یا نگرانی میشود.
In a way that causes anxiety or concern.
- ADVERB
example
معنی(example):
تغییر آب و هوا به شدت ناگهانی بود.
مثال:
The change in weather was perturbingly sudden.
معنی(example):
او به طرز نگرانکنندهای درباره موضوعاتی که نگرانش میکرد صحبت کرد.
مثال:
He spoke perturbingly about the topics that worried him.
معنی فارسی کلمه perturbingly
:
به طرز نگرانکنندهای، به حالت یا رویدادی اشاره دارد که موجب اضطراب یا نگرانی میشود.