معنی فارسی perugian
B2نسبت به پروجا، شهری در ایتالیا که به خاطر تاریخ و هنر خود معروف است.
Relating to the city of Perugia in Italy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک هنری پروجیا منحصر به فرد و شناخته شده است.
مثال:
The Perugian art style is unique and celebrated.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران هر سال به جشنوارههای پروجیا میروند.
مثال:
Many tourists visit Perugian festivals each year.
معنی فارسی کلمه perugian
:
نسبت به پروجا، شهری در ایتالیا که به خاطر تاریخ و هنر خود معروف است.