معنی فارسی pesa
B1یک واحد ارزی که معمولاً در برخی مناطق یا کشورها استفاده میشود.
A traditional unit of currency, often used in specific regions or countries.
- NOUN
example
معنی(example):
پسا یک واحد سنتی ارز در برخی کشورها است.
مثال:
The pesa is a traditional unit of currency in some countries.
معنی(example):
او پسا خود را در بازار برای کالاهای محلی مبادله کرد.
مثال:
He exchanged his pesa for local goods at the market.
معنی فارسی کلمه pesa
:
یک واحد ارزی که معمولاً در برخی مناطق یا کشورها استفاده میشود.