معنی فارسی pess

B1

نظر منفی یا بدبینانه درباره یک موضوع.

A pessimistic opinion or attitude regarding a situation.

example
معنی(example):

او درباره پیش‌بینی وضعیت آب و هوا نظر قوی داشت.

مثال:

He had a strong pess about the weather forecast.

معنی(example):

نظر او باعث شد به توانایی‌های تیم شک کند.

مثال:

Her pess made her doubt the team's capabilities.

معنی فارسی کلمه pess

: معنی pess به فارسی

نظر منفی یا بدبینانه درباره یک موضوع.