معنی فارسی pestered

B1

مزاحمت دیده شده، تحت فشار قرار گرفته به دلیل درخواست‌های مکرر.

Annoyed or bothered by persistent requests or inquiries.

verb
معنی(verb):

To bother, harass, or annoy persistently.

معنی(verb):

To crowd together thickly.

example
معنی(example):

او از تمام سوالات احساس مزاحمت می‌کرد.

مثال:

She felt pestered by all the questions.

معنی(example):

من برای کمک به تکالیفم آزار داده شدم.

مثال:

I was pestered for help with my homework.

معنی فارسی کلمه pestered

: معنی pestered به فارسی

مزاحمت دیده شده، تحت فشار قرار گرفته به دلیل درخواست‌های مکرر.