معنی فارسی pet-sitting
B1مرتبکردن و مراقبت از حیوانات خانگی در غیاب صاحب آنها.
Taking care of someone else's pet while they are away.
- verb
verb
معنی(verb):
To babysit for (take care of) a pet.
example
معنی(example):
من این آخرهفته برای همسایهام از حیوان خانگی مراقبت میکنم.
مثال:
I am pet-sitting for my neighbor this weekend.
معنی(example):
مراقبت از حیوانات خانگی میتواند راهی سرگرمکننده برای کسب درآمد اضافی باشد.
مثال:
Pet-sitting can be a fun way to earn some extra money.
معنی فارسی کلمه pet-sitting
:
مرتبکردن و مراقبت از حیوانات خانگی در غیاب صاحب آنها.