معنی فارسی petiolate

B1

پتیولات به برگ‌هایی اطلاق می‌شود که برای اتصال به ساقه یک پتیول دارند.

Having a petiole; attached to the stem by a petiole.

example
معنی(example):

برگ‌های پتیولات اجازه می‌دهد تا گیاه نور خورشید بیشتری جذب کند.

مثال:

The petiolate leaves allow the plant to capture more sunlight.

معنی(example):

گیاهانی با برگ‌های پتیولات معمولاً نرخ رشد بالاتری دارند.

مثال:

Plants with petiolate leaves often have higher growth rates.

معنی فارسی کلمه petiolate

: معنی petiolate به فارسی

پتیولات به برگ‌هایی اطلاق می‌شود که برای اتصال به ساقه یک پتیول دارند.