معنی فارسی petrary

B1

موضوعات یا محتوای که به پتراخر و نوشته‌های او مربوط می‌شود.

Relating to or characteristic of Petrarch or his themes, particularly in literature.

example
معنی(example):

او یادداشت پترا در نسخه خطی باستانی پیدا کرد.

مثال:

He found a petrary note in the ancient manuscript.

معنی(example):

بحث‌ها اغلب به موضوعات پترا در مورد عشق و زیبایی می‌چرخید.

مثال:

The discussions often turned to petrary topics about love and beauty.

معنی فارسی کلمه petrary

: معنی petrary به فارسی

موضوعات یا محتوای که به پتراخر و نوشته‌های او مربوط می‌شود.