معنی فارسی petrol.

A2

ماده‌ای سوختی که عمدتاً از تقطیر نفت خام به دست می‌آید.

A fuel obtained mainly from the distillation of crude oil.

example
معنی(example):

من قبل از شروع سفر نیاز به توقف برای سوخت دارم.

مثال:

I need to stop for petrol before we start the journey.

معنی(example):

این خودرو با بنزین کار می‌کند که اکنون بسیار گران است.

مثال:

The car runs on petrol, which is quite expensive now.

معنی فارسی کلمه petrol.

: معنی petrol. به فارسی

ماده‌ای سوختی که عمدتاً از تقطیر نفت خام به دست می‌آید.