معنی فارسی petty whins
B1نالههای جزئی، شکایتهای کوچک و بیاهمیت که معمولاً تاثیری بر وضعیت کلی ندارند.
Minor complaints or grievances that are often trivial in nature.
- OTHER
example
معنی(example):
او اغلب با نالههای جزئی در مورد مسائل کوچک شکایت میکند.
مثال:
He often complains with petty whins over small issues.
معنی(example):
نالههای جزئی او همه را در جلسه عصبانی کرد.
مثال:
Her petty whins annoyed everyone at the meeting.
معنی فارسی کلمه petty whins
:
نالههای جزئی، شکایتهای کوچک و بیاهمیت که معمولاً تاثیری بر وضعیت کلی ندارند.