معنی فارسی phacoidal
B1فکوی، مربوط به یا شبیه به شکل یک لنز یا جایگزین قشری.
Relating to or resembling the shape of a lens.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل فکوی نوعی لنز برای تمرکز نور ضروری است.
مثال:
The phacoidal shape of the lens is essential for focusing light.
معنی(example):
در زیستشناسی، ساختارها میتوانند زمانی فکوی باشند که به شکل لنز شباهت داشته باشند.
مثال:
In biology, structures can be phacoidal when they resemble the form of a lens.
معنی فارسی کلمه phacoidal
:
فکوی، مربوط به یا شبیه به شکل یک لنز یا جایگزین قشری.