معنی فارسی phaethon

B1

فایتون پسر هلیوس، خدای خورشید، در افسانه‌ها به خاطر سفرش به آسمان شناخته شده است.

A figure in mythology known for his reckless journey driving the sun chariot.

example
معنی(example):

فایتون به خاطر سفر بی‌پرواش معروف است.

مثال:

Phaethon is known for his reckless journey.

معنی(example):

در افسانه‌ها، فایتون پسر هلیوس بود.

مثال:

In mythology, Phaethon was the son of Helios.

معنی فارسی کلمه phaethon

: معنی phaethon به فارسی

فایتون پسر هلیوس، خدای خورشید، در افسانه‌ها به خاطر سفرش به آسمان شناخته شده است.