معنی فارسی phaethontic
B1مربوط به ماجراهای فایتونتها که در ادبیات و داستانها فراوان است.
Related to the adventures of Phaethon and similar mythical themes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماجراهای فایتونتکی مخاطبان را مجذوب میکند.
مثال:
The phaethontic adventures captivate audiences.
معنی(example):
تمهای فایتونتکی در ادبیات رایج هستند.
مثال:
Phaethontic themes are common in literature.
معنی فارسی کلمه phaethontic
:
مربوط به ماجراهای فایتونتها که در ادبیات و داستانها فراوان است.