معنی فارسی phallic
C2 /ˈfælɪk/اشیائی که به شکل آلت تناسلی مردانه هستند و میتوانند نماد باروری و جنسیت باشند.
Relating to or resembling the penis, often used symbolically in art and culture.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having to do with the penis, especially in terms of shape.
example
معنی(example):
مجسمه شکلی شبیه به آلت تناسلی مردانه داشت که نماد باروری بود.
مثال:
The statue had a phallic shape, representing fertility.
معنی(example):
نمادهای شبیه به آلت تناسلی مردانه در فرهنگهای مختلف در سراسر جهان یافت میشوند.
مثال:
Phallic symbols can be found in various cultures around the world.
معنی فارسی کلمه phallic
:
اشیائی که به شکل آلت تناسلی مردانه هستند و میتوانند نماد باروری و جنسیت باشند.