معنی فارسی phallically

B1

به صورت فالرکشیده، به معنای ارتباط با نمادهای آلت تناسلی مرد.

In a manner relating to or resembling the male organ.

example
معنی(example):

مجسمه به طور فالرکشیده طراحی شده بود و بحث‌های زیادی را به راه انداخت.

مثال:

The statue was phallically themed, sparking much discussion.

معنی(example):

هنر می‌تواند به طور فالرکشیده به شیوه‌های مختلفی تفسیر شود.

مثال:

Art can be phallically interpreted in various ways.

معنی فارسی کلمه phallically

: معنی phallically به فارسی

به صورت فالرکشیده، به معنای ارتباط با نمادهای آلت تناسلی مرد.