معنی فارسی phantasized
B1خیال‌پردازی کردن، به تصویر کشیدن یا تصور کردن چیزی که واقعی نیست.
To have engaged in imaginative thoughts about something that is not real.
- verb
verb
معنی(verb):
To indulge in fantasy; to imagine things only possible in fantasy.
مثال:
I fantasized about my ideal date.
معنی(verb):
To portray in the mind, using fantasy.
example
معنی(example):
او در جوانی در مورد تبدیل شدن به یک موسیقیدان مشهور خیال‌پردازی می‌کرد.
مثال:
He fantasized about being a famous musician when he was young.
معنی(example):
در خواب‌هایش، او درباره برنده شدن یک جایزه بزرگ خیال‌پردازی می‌کرد.
مثال:
In her dreams, she phantasized about winning a big award.
معنی فارسی کلمه phantasized
:
خیال‌پردازی کردن، به تصویر کشیدن یا تصور کردن چیزی که واقعی نیست.
