معنی فارسی phantasma

B1

تصویر خیالی، وجودی غیرواقعی یا تجسمی از یک خیال.

An illusion or appearance that suggests a material presence but is actually a manifestation of the imagination.

example
معنی(example):

در ذهن او، یک تصویر خیالی از آرزوهایش شناور بود.

مثال:

In her mind, a phantasma of her hopes floated.

معنی(example):

فیلم تصاویری از رویاها و ترس‌ها را به تصویر کشیده است.

مثال:

The film depicted a phantasma of dreams and fears.

معنی فارسی کلمه phantasma

: معنی phantasma به فارسی

تصویر خیالی، وجودی غیرواقعی یا تجسمی از یک خیال.