معنی فارسی phantasmological
B1فانتاسمولوژیک به موقعیتها و جنبههایی اشاره دارد که به توهمات و خیالات مرتبط هستند.
Pertaining to the study of phantoms and illusions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای فانتاسمولوژیک هنر میتواند احساسات عمیقی را برانگیزد.
مثال:
The phantasmological aspects of art can evoke deep emotions.
معنی(example):
تحقیقات او بر روی موضوعات فانتاسمولوژیک در ادبیات متمرکز بود.
مثال:
Her research focused on phantasmological themes in literature.
معنی فارسی کلمه phantasmological
:
فانتاسمولوژیک به موقعیتها و جنبههایی اشاره دارد که به توهمات و خیالات مرتبط هستند.