معنی فارسی phantom limb

B2

درد یا احساساتی که در اندام‌هایی که قبلاً وجود داشتند، اما حالا قطع شده‌اند، حس می‌شود.

The sensation that an amputated or missing limb is still attached to the body.

noun
معنی(noun):

The false sensation, which is often painful, that an amputated limb is still present and attached.

example
معنی(example):

شخصی که limb خیالی دارد، احساساتی در اندام‌هایی که دیگر وجود ندارند، احساس می‌کند.

مثال:

A person with a phantom limb feels sensations in a limb that is no longer there.

معنی(example):

درد limb خیالی گاهی اوقات می‌تواند بسیار شدید باشد.

مثال:

Phantom limb pain can sometimes be very severe.

معنی فارسی کلمه phantom limb

: معنی phantom limb به فارسی

درد یا احساساتی که در اندام‌هایی که قبلاً وجود داشتند، اما حالا قطع شده‌اند، حس می‌شود.