معنی فارسی pharmacochemistry

B1

شاخه‌ای از علم که به مطالعه ترکیبات شیمیایی و تأثیرات داروها می‌پردازد.

The branch of chemistry that deals with the chemistry of drugs.

example
معنی(example):

داروشیمی ترکیبی از شیمی و داروشناسی است.

مثال:

Pharmacochemistry combines chemistry and pharmacology.

معنی(example):

او داروشیمی را مطالعه می‌کند تا داروها را بهتر درک کند.

مثال:

She studies pharmacochemistry to better understand drugs.

معنی فارسی کلمه pharmacochemistry

: معنی pharmacochemistry به فارسی

شاخه‌ای از علم که به مطالعه ترکیبات شیمیایی و تأثیرات داروها می‌پردازد.