معنی فارسی pharmacogenomic

C2

داروشناسی به مطالعه تأثیر ژنوم بر پاسخ به درمان‌های دارویی اشاره دارد.

Referring to the study of how a person's genetic makeup affects their response to drugs.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to pharmacogenomics.

example
معنی(example):

تحقیقات داروشناسی هدف دارد تا درمان دارویی را به بیماران فردی تطبیق دهد.

مثال:

Pharmacogenomic research aims to tailor drug therapy to individual patients.

معنی(example):

پیشرفت‌های داروشناسی ممکن است به طور قابل توجهی نحوه درمان بیماری‌ها را تغییر دهد.

مثال:

Pharmacogenomic advancements may significantly change how diseases are treated.

معنی فارسی کلمه pharmacogenomic

: معنی pharmacogenomic به فارسی

داروشناسی به مطالعه تأثیر ژنوم بر پاسخ به درمان‌های دارویی اشاره دارد.