معنی فارسی pharmacomaniacal
B1فارماکومانیاک به ویژگیهایی اشاره دارد که به وابستگی یا وسواس درباره داروها وابسته است.
Relating to an obsessive dependence on or interest in drugs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار فارماکومانیاک میتواند مضر باشد.
مثال:
Pharmacomaniacal behavior can be harmful.
معنی(example):
تمایلات فارماکومانیاک او دوستانش را نگران کرده بود.
مثال:
Her pharmacomaniacal tendencies worried her friends.
معنی فارسی کلمه pharmacomaniacal
:
فارماکومانیاک به ویژگیهایی اشاره دارد که به وابستگی یا وسواس درباره داروها وابسته است.