معنی فارسی pharyngognathous

B1

به ویژگی‌ها و صفات مربوط به گروهی از دوزیستان اشاره دارد.

Referring to characteristics associated with a group of amphibians.

example
معنی(example):

ویژگی‌های حلق‌سری در طبقه‌بندی سیستماتیک مهم هستند.

مثال:

The pharyngognathous features are significant in taxonomy.

معنی(example):

دانشمندان حیوانات را بر اساس ویژگی‌های آناتومیکی به عنوان حلق‌سری طبقه‌بندی می‌کنند.

مثال:

Scientists classify animals as pharyngognathous based on their anatomical traits.

معنی فارسی کلمه pharyngognathous

: معنی pharyngognathous به فارسی

به ویژگی‌ها و صفات مربوط به گروهی از دوزیستان اشاره دارد.