معنی فارسی phase-locked

B2

قفل‌ شده فازی به وضعیتی اشاره دارد که در آن سیگنال‌ها یا فرکانس‌ها با یکدیگر هماهنگ می‌شوند.

A condition where the output is synchronized in phase with a reference signal.

example
معنی(example):

سیستم قفل شده فازی است تا دقت را تضمین کند.

مثال:

The system is phase-locked to ensure accuracy.

معنی(example):

در حلقه‌های قفل شده فازی، فرکانس خروجی با فرکانس ورودی هم‌راستا است.

مثال:

In phase-locked loops, the output frequency is aligned with the input frequency.

معنی فارسی کلمه phase-locked

: معنی phase-locked به فارسی

قفل‌ شده فازی به وضعیتی اشاره دارد که در آن سیگنال‌ها یا فرکانس‌ها با یکدیگر هماهنگ می‌شوند.