معنی فارسی phasma
B2فازما، نوعی شخصیت یا موجود خیالی در داستانها و فیلمها.
A fictional character or entity portrayed often in science fiction.
- NOUN
example
معنی(example):
فازما اغلب در داستانهای علمی تخیلی به تصویر کشیده میشود.
مثال:
Phasma is often depicted in science fiction stories.
معنی(example):
شخصیت فازما حضور قوی زنانهای در فیلم بود.
مثال:
The character of Phasma was a strong female presence in the film.
معنی فارسی کلمه phasma
:
فازما، نوعی شخصیت یا موجود خیالی در داستانها و فیلمها.