معنی فارسی phd
C2مدرک دکتری، درجه علمی که پس از گذراندن تحصیلات دقیق و پژوهش به دست میآید.
Doctor of Philosophy, an advanced academic degree awarded after completing research and a thesis.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حال دنبال کردن دکترای زیستشناسی است.
مثال:
He is pursuing a PhD in biology.
معنی(example):
دکترای نیاز به چندین سال تحقیق و یک پایاننامه دارد.
مثال:
A PhD requires several years of research and a dissertation.
معنی فارسی کلمه phd
:
مدرک دکتری، درجه علمی که پس از گذراندن تحصیلات دقیق و پژوهش به دست میآید.