معنی فارسی phenogenetic

B1

فنوتیپیک به بررسی روابط بین ژن‌ها و ویژگی‌های ظاهری و عملکردی موجودات زنده اطلاق می‌شود.

Relating to the relationship between the genetic constitution of an organism and its observable traits.

example
معنی(example):

مطالعات فنوتیپیک به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چگونه ژن‌ها بر ویژگی‌ها تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Phenogenetic studies help us understand how genes influence traits.

معنی(example):

تحقیق بر تنوع‌های فنوتیپیک در بین گونه‌ها متمرکز بود.

مثال:

The research was focused on the phenogenetic variations among species.

معنی فارسی کلمه phenogenetic

: معنی phenogenetic به فارسی

فنوتیپیک به بررسی روابط بین ژن‌ها و ویژگی‌های ظاهری و عملکردی موجودات زنده اطلاق می‌شود.