معنی فارسی phenotypically
B2فنوتیپی، مربوط به ویژگی‌ها و خصوصیات قابل مشاهده یک ارگانیسم، که تحت تأثیر ژن‌ها و محیط قرار دارد.
Relating to the observable physical or biochemical characteristics of an organism as determined by both genetic make-up and environmental influences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ارگانیسم‌ها را از نظر فنوتیپی مطالعه می‌کند تا ویژگی‌های آن‌ها را درک کند.
مثال:
She studies organisms phenotypically to understand their traits.
معنی(example):
گیاهان از نظر فنوتیپی برای الگوهای رشدشان تجزیه و تحلیل شدند.
مثال:
The plants were analyzed phenotypically for their growth patterns.
معنی فارسی کلمه phenotypically
:
فنوتیپی، مربوط به ویژگی‌ها و خصوصیات قابل مشاهده یک ارگانیسم، که تحت تأثیر ژن‌ها و محیط قرار دارد.
