معنی فارسی phialide

B1

نوعی ساختار در شیمی یا بیولوژی که به شکل خاصی اشاره دارد.

A specific structure in chemistry or biology relating to a vial or flask.

example
معنی(example):

ساختار فایالید برای آزمایش ضروری است.

مثال:

The phialide structure is essential for the experiment.

معنی(example):

دانشمندان فایالید را برای درک خصوصیات آن مطالعه کردند.

مثال:

Scientists studied the phialide to understand its properties.

معنی فارسی کلمه phialide

: معنی phialide به فارسی

نوعی ساختار در شیمی یا بیولوژی که به شکل خاصی اشاره دارد.