معنی فارسی phiallike
B1اشاره به چیزی که شبیه یا مرتبط به شیشه باشد.
Describing something that resembles a vial or flask.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک ظرف شبیه شیشه برای گیاهانش خرید.
مثال:
She bought a phiallike container for her herbs.
معنی(example):
طراحی شی شبیه شیشه کاملاً منحصر به فرد بود.
مثال:
The design of the phiallike object was quite unique.
معنی فارسی کلمه phiallike
:
اشاره به چیزی که شبیه یا مرتبط به شیشه باشد.