معنی فارسی philippistic

B2

فیلیپیستی به ویژگی‌های مرتبط با فلسفه فیلیپیتِ اشاره دارد.

Relating to the principles or characteristics of Philippism.

example
معنی(example):

دیدگاه‌های فیلیپیستی او روی رویکردش به این مشکل تأثیر گذاشت.

مثال:

Her philippistic views shaped her approach to the problem.

معنی(example):

او در طول مناظره یک استدلال فیلیپیستی ارائه داد.

مثال:

He presented a philippistic argument during the debate.

معنی فارسی کلمه philippistic

: معنی philippistic به فارسی

فیلیپیستی به ویژگی‌های مرتبط با فلسفه فیلیپیتِ اشاره دارد.