معنی فارسی philistinely

B1

فیلیستی به معنای برخوردی بی‌توجه و ناپخته نسبت به هنر و فرهنگ است.

In a manner that shows a lack of appreciation for culture and the arts.

example
معنی(example):

او به طور فیلیستی درباره فیلم صحبت کرد و از هنر آن بی‌توجهی نشان داد.

مثال:

He spoke philistinely about the film, disregarding its artistry.

معنی(example):

منتقدان نظر را به خاطر نظرات فیلیستی آن نقد کردند.

مثال:

Critics bashed the review for its philistinely comments.

معنی فارسی کلمه philistinely

: معنی philistinely به فارسی

فیلیستی به معنای برخوردی بی‌توجه و ناپخته نسبت به هنر و فرهنگ است.