معنی فارسی philly
A2فیلادلفیا، شهری در ایالت پنسیلوانیا است که به تاریخ و غذاهایش مشهور است.
A casual term for Philadelphia, a major city in the United States known for its rich history.
- NOUN
example
معنی(example):
ساندویچ فیلیچیزاستیک یک ساندویچ محبوب از فیلادلفیا است.
مثال:
Philly cheesesteak is a popular sandwich from Philadelphia.
معنی(example):
او عاشق سفر به فیلادلفیا برای مکانهای تاریخیاش است.
مثال:
She loves to visit Philly for its historical sites.
معنی فارسی کلمه philly
:
فیلادلفیا، شهری در ایالت پنسیلوانیا است که به تاریخ و غذاهایش مشهور است.