معنی فارسی philocomal
B1فیلوکومال به شخصی اطلاق میشود که به موجودات زنده علاقه دارد.
A person who has a love for all living things.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای فیلوکومالی او در نحوه نگهداری از حیوانات مشهود بود.
مثال:
His philocomal attributes were evident in the way he cared for the animals.
معنی(example):
به عنوان یک شخص فیلوکومال، او از گذراندن وقت با تمام موجودات لذت میبرد.
مثال:
As a philocomal person, she enjoys spending time with all creatures.
معنی فارسی کلمه philocomal
:
فیلوکومال به شخصی اطلاق میشود که به موجودات زنده علاقه دارد.