معنی فارسی philologaster
B1فیلولگاستر: شخصی که خود را متخصص زبانشناسی میداند، اما در واقع دانش کافی ندارد.
A person who pretends to be knowledgeable about languages but lacks true expertise.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلولگاستر ادعا کرد که در همه زبانها متخصص است.
مثال:
The philologaster claimed to be an expert in all languages.
معنی(example):
یک فیلولگاستر معمولاً تواناییهای زبانشناختی خود را مبالغهآمیز نشان میدهد.
مثال:
A philologaster often exaggerates their linguistic abilities.
معنی فارسی کلمه philologaster
:
فیلولگاستر: شخصی که خود را متخصص زبانشناسی میداند، اما در واقع دانش کافی ندارد.